3. پنج قانون وب (برای دیدن متن کامل برروی ادامه مطلب کلیک کنید....)
«پنج قانون وب» از «پنج قانون رانگاناتان» که هسته تمام اقدامات او بود الهام گرفته است. این قوانین بنیان وب را تشکیل میدهند و حداقل مقتضیات وب را تعیین میکنند. با آنکه این قوانین در نخستین نگاه ساده به نظر میرسند، اما به طرز شایستهای باورهای جامعه وب را خلاصه میکنند. اگرچه این قوانین به سادگی بیان شدهاند، با این حال عمیق و قابل انعطاف هستند. این قوانین عبارتاند از:
1. منابع وب برای استفاده هستند.
2. هر کاربری منبع وب خودش.
3. هر منبع وبی کاربر خودش.
4. در وقت کاربران صرفهجویی کنید.
5. وب ارگانیسمی زنده و پویا است.
وب شامل آثاری از تمام کسانی است که مایل به مشارکت هستند، و [به همین دلیل] کیفیت اطلاعات یا ارزش دانش موجود در وب، مبهم است؛ زیرا هیچ گونه بررسی دقیقی در کار نیست. علاوه براین، وب مجموعهای است بسیار پیچیده و بدون ساختار از انواع محملهای اطلاعاتی که به وسیله افراد بسیار مختلف، تولید و توسط انواع بسیار مختلف کاربران، جستجو میشود (Bj?rneborn and Ingwersen 2001). این ویرایش تجدیدنظر شده از قوانین رانگاناتان، اکنون نیز همچون
قوانین اصلی در سال1931، زمینه لازم برای حرفه کتابداری را در اختیار ما میگذارد. وب از طریق تأمین نیازهای اطلاعاتی کاربران، برای کمک به موفقیت کاربران در پشتیبانی جامعه جهانی به وجود آمده است. نیازهای اطلاعاتی کاربران از طریق صفحههای وب و اسناد مناسب برای کاربران وب برآورده میشود. در حقیقت، «پنج قانون وب» مبانی هر نظام اطلاعاتی کاربرپسند وب را تشکیل میدهند. آنچه که کاربران به عنوان شهروندان مجازی به آن نیاز دارند، دسترسی جهانی به اطلاعات در عصر اطلاعات است. این قوانین مانند اکثر قوانین، ساده به نظر میرسد، مگر این که درباره آنها تفکر کنیم. در این جا هر یک از پنج قانون را شرح میدهیم:
3-1. منابع وب برای استفاده هستند.
وب به منظور برآوردن نیازهای اطلاعاتی بشر و به اشتراک گذاشتن منابع اطلاعاتی، دانش و تجارب افراد طراحی شده. مدیران وبگاهها علاقهمند هستند که افراد با وبگاه[18] آنها و صفحههای وب موجود در آن تعامل داشته باشند، روی آنها کلیک کنند، آنها را بخوانند، و اگر نیازی بود صفحههای مورد نیاز را چاپ کنند، و [از این که نیازهایشان برآورده شده است] شاد باشند. بنابراین، وبگاهها مجسمه یا معبد نیستند که کاربران از راه دور آنها را ستایش کنند. این قانون بدین معنا است که وب برای استفاده و آموزش، و اطلاعات موجود در آن برای استفاده است. این قانون بسیار مهم است، زیرا اگر اطلاعات به کار گرفته نشود یا در دسترس افراد قرار نگیرد تا آنها برای یادگیری تلاش کنند، هیچ سودی نخواهد داشت. در واقع، نقش وب این است که به افراد و جامعه خدمت کند، و خدمات اجتماعی را در فرایند ارتباطات بهبود ببخشد.
در مجموع، هدف اصلی وب خدمت به جامعه است. این سؤال که «چگونه این تغییر، خدماتی را که وب ارائه میدهد، بهبود خواهد داد؟» یک ابزار تحلیلی بسیار مؤثر است. جنبه دیگر این قانون تأکید آن بر «هدف استفاده» هم توسط افراد طالب حقیقت و هم برای آرمانها و اهداف گستردهتر جامعه است. بنابراین «اطلاعات برای استفاده است و نباید از مردم مخفی نگه داشته یا تغییر داده شود» (Middleton 1999).
وب محور آزادی فکری، اجتماعی، و سیاسی است. یک جامعه واقعاً آزاد بدون دسترسی آزاد به وب برای همه، یک مفهوم متناقض[19] است. جامعهای که وب را سانسور کند، جامعهای است که به سمت استبداد میرود. به این دلیل، وب باید شامل منابع اطلاعاتی مربوط به همه جوامع، مجامع، و زبانها باشد، از این منابع محافظت کند، و آنها را برای همه قابل دسترس سازد. ما باید بر دسترسی آزاد به اطلاعات تأکید کنیم. صفحههای قدیمی وب باید به وسیله «آرشیو اینترنت»[20] و کتابخانههای ملی، برای کاربران آینده محافظت شوند. در آینده، وب نهتنها باید بهترین اسناد گذشته را حفظ کند، بلکه باید درکی شفاف از تاریخ وب و از ارتباطات علمی ارائه نماید.
وب باید منابع اطلاعاتی را فراهم نماید و آنها را برای استفاده در دسترس قرار دهد. وب باید برای کاربران، دسترسپذیر باشد. مدیران وبگاههایی که به این قانون اعتقاد دارند فقط زمانی خشنود خواهند شد که کاربران، صفحههای وب آنها را بخوانند و استفاده کنند. وقتی برخی از مدیران وبگاهها، منابع اطلاعاتی خود را با «کلمه رمز» میبندند، و برخی دیگر نیز در ارائه خدمات درخواست هزینه میکنند؛ قانون نخست متذکر میشود که: «منابع وب برای استفاده هستند».
آنچه که ما از طریق وب تولید و عرضه میکنیم و این که به چه خوبی آن را انجام میدهیم، از نتایج مشهود وب هستند. بنابراین، بهترین کار در حال حاضر چیست، و این، چه معنایی برای آینده وب دارد؟
درست همانطور که نخستین قانون حرکت نیوتون (یک جسم در حالت ساکن میماند، مگر این که در اثر یک نیروی بیرونی، به حرکت در آید) یک عبارت بدیهی است، نخستین قانون وب نیز یک قاعده اساسی و روشن را بیان میکند. با وجود این، باز هم این قانون اغلب در عمل و در استفاده از وب نقض میشود. به عنوان نمونه، کتابخانههای صومعهها در قرون وسطی، کتابها را به قفسهها زنجیر میکردند. کتابها واقعاً با زنجیرهای فلزی به قفسهها بسته میشدند و فقط در یک مکان ثابت قابل استفاده بودند. بدیهی است که این کار در درجه اول برای حفاظت کتابها بود و نه به منظور سهولت استفاده از آنها. از سوی دیگر، ممکن است گفته شود که این روش کنترل دستیابی، به حفاظت از منابع در برابر سرقت کمک میکرده و بهاین ترتیب، موجب تسهیل در استفاده میشده است.
اما لازم نیست زمان را تا قرون وسطی به عقب بازگردانید تا شاهد روشهایی باشید که به وسیله آنها کتابداران میتوانند مانع استفاده از مواد کتابخانه شوند. محدودیت دسترسی به کتابها و منابع اطلاعاتی در تمام زمانها وجود داشته است و حتی امروز نیز وجود دارد. نگهداری مجموعههای خاص در وب با محدودیت دسترسی، ذخیرهسازی منابع به شکل غیر وبی، محدود کردن دسترسی به منابع وب بر اساس عضویت، هزینه یا حتی براساس انتخاب مواد بر مبنای عقد قرارداد، به گونهای که استفاده از منابع به گروههای خاصی از کاربران محدود شود (مثل وقتی که یک کتابخانه عمومی، یا کتابخانهای که برای عموم قابل استفاده است، منابع چاپی را حذف میکند و به جای آن نسخه الکترونیکی آن مواد را قرار میدهد که تنها در دسترس کاربران بخصوصی است که کلمه عبور دارند) از این دستهاند. همه این محدودیتها اشکال نوین زنجیر کردن کتاب به قفسهها در قرون وسطی میباشند (Leiter 2003). و همه اینها این سؤال را پیش میآورند که آیا وب با نخستین قانون که «منابع وب برای استفاده هستند» همخوانی دارد؟
جنبه دیگر قانون این است که وب یا برای خدمترسانی است یا برای هیچ چیز. بنابراین، برای حصول منافع ناشی از خدمات، وب باید منافعی که جامعه منطقاً انتظار دارد را شناسایی، و سپس روش تحقق آن منافع را ابداع کند. هر خدمتی همیشه یک هدف دارد البته مستلزم هزینه است، و وب هم هدفی را دنبال میکند. اگر منابع وب برای استفادهاند، برای منابع استفادهنشده چه اتفاقی میافتد؟
وب بر پایه کاربرمداری[21] بنا شده تا عملیات وب را توسعه دهد و توجیه کند. «سیومینین»[22] (2002) این ویژگی را کاربرگرایی[23] نامید. در ابتدا باید بین کاربرمداری مفید و ارزشمند از یک سو، و کاربرگرایی سوگرفته، خیالی و سادهلوحانه از سوی دیگر تمایز قائل شویم. زمانی میتوان درباره کاربرگرایی صحبت کرد که علائق کاربران تنها دلیل احتمالی برای عملیاتهای وب شمرده شود، تا جایی که هیچ دلیل دیگری مورد توجه قرار نگیرد. این مطلب را با یک مثال ساده میتوان روشن کرد. نکته قانعکنندهای وجود دارد در این که:
1. وب برای کاربران است. بنابراین، منافع کاربران باید اساس عملیاتهای وب باشد.
2. وب برای پژوهشگران و نویسندگان است. پس منافع آنها باید محور خطمشیهای وب باشد.
3. وب برای جامعه است، و باید منافع جامعه را برآورده سازد.
شاید گفته شود که این سه ادعا به یک اندازه مانع نیست. یقیناً منافع جامعه همان منافع شهروندان مجازی است، بنابراین، اداعای 1 و 2 در دل ادعای 3 هست.
علاوه براین، ممکن است فرض شود که این سه مقوله مختلف، مشترک هستند به این دلیل که به واسطه فرهنگ جمعی که در شکلگیری افراد دخیل است، منافع فردی به منافع جمعی تقلیل مییابند؛ «فرهنگ در وجود ما سخن میگوید» (Suominen 2002).
این قانون، متضمن ایجاد نظامهایی است که زمینهساز استفاده از منابع وب هستند. مثلاً روزآمد کردن و نمایهسازی منابع یک وبگاه بهطور منظم، استفاده از منابع آن وبگاه و بهطور کلی وب را آسان میسازد.
3-2. هر کاربری منبع وب خودش
این قانون مضامین مهمی را در رابطه با وب در بر دارد و نیاز اساسی به برقراری تعادل بین تولید منابع وب و حق اساسی همه کاربران برای دسترسی به منابع مورد نیاز آنان در هر جای جهان را آشکار میسازد. این قانون موجب اهمیت نشر و اشاعه اطلاعات میشود؛ هر منبع وب باید یک کاربر بالقوه را به ذهن متبادر سازد.
هر وبگاهی باید سیاست دسترسی مشخصی داشته باشد که تضمین کند که مجموعهای که تولید و نگهداری میکند برای برآوردن انتظارات جامعه کاربران آن، مناسب و کافی است. به عبارت دیگر، مجموعه باید مناسب با مأموریت وبگاه باشد. در واقع، یک وبگاه باید منابعی را در برداشته باشد که متناسب با نیازهای همه کاربرانش است. هر وبگاهی که به هر شکلی دسترسی به منابع را محدود سازد، باید مطمئن شود که این محدودیت مانع دسترسی کافی به مجموعه از سوی کاربرانی که وبگاه برای خدمت به آنها به وجود آمده، نمیشود. سیاستهای دسترسی نیز برای موتورهای کاوش تبعاتی دارد.
اما برای این قانون جنبههای عملی بسیاری وجود دارد. مدیر وبگاه باید کاربرانش را خوب بشناسد تا بتواند موادی را که آنها برای کارهای پژوهشی یا برای خواندن نیاز دارند فراهم کند؛ بنابراین یکی از وظایفش این است که کاربران را در فرایند جستجو به دنبال منابع مورد نیازشان در سرگرمی، آموزش، یا پژوهش، هدایت و راهنمایی کند. واضح است که کار مدیر وبگاه این است که کاربر را بشناسد، منابع وب را بشناسد تا در جستجو و بازیابی منابع مورد نیاز کاربر به او کمک کند، و در فرایند نمایهسازی وبگاهها به موتورهای کاوش کمک کند. مدیر وبگاه باید از خود بپرسد که:
- چه کسی ممکن است خواستار دستیابی به منابع اطلاعاتی باشد؟
- چه کسی به این منابع دست خواهد یافت و چه کسی دست نخواهد یافت؟
- مسائل پیرامونی در رابطه با امکان چاپ مطالب، گذرواژهها، و... کداماند؟
مدیر وبگاه باید بپذیرد که کاربران وبگاه (از جمله خود او) در دنبال
کردن دانش، اطلاعات و سرگرمی، از ابزارهای ارتباطی مختلفی بهره میگیرند. وبگاهها باید به همه ابزارهای حفاظت و مبادله رکوردها و دستاوردهای فکری و عاطفی بشری اهمیت بدهند. قانون دوم نشاندهنده این است که وب بدون در نظر گرفتن طبقه اجتماعی، جنسیت، سن، گروه قومی، مذهب یا هر عامل دیگر به همه کاربران خدمت میرساند. هر شهروند مجازی حق دسترسی به اطلاعات را دارد. بنابراین مدیران وبگاهها و طراحان موتورهای کاوش برای برآوردن نیازهای اطلاعاتی شهروندان مجازی وب، باید تمام تلاش خود را به کار گیرند